مترصد

اشعار ابوالفضل بیگدلی


امید شب ها

همیشه معجزه کردی دوباره معجزه کن
مرا تو در شب هجران ز خاطرت نبری

مواظب دل من باش امید شب هایم
مرا تو در شب هجران ز خاطرت نبری 


شعر ترکی

گتدی...
دل که تنگ است کجا باید رفت
گتدی سورا غم اللرینی بوینوما سالدی
گت  دی آناما تز که بالان پیس گووه قالدی

 

گویلومده اونو ناز الییب باغریما باسدیم
مین  حیف اوللا اما هامیسی فکر و خیالدی!


درد یعنی

درد یعنى که بخندی وسطش گریه کنی
درد یعنی کادویی را به خودت هدیه کنی

 

بروی گم بشوی رانده ی مردم بشوی
نتوانی به کسی غیر خودت تکیه کنی

 

به تماشای خودت خیره شوی آینه را
بشکنی در دل خود آینه را بخیه کنی

.
.
.
.

آری اینگونه کسی در دل خود می میرد...


*بخشی  از شعری

 

ابوالفضل بیگدلی 


کاش

 

 

کاش در قلب من این حس دل آزار نبود

و از عشقت به سرم خاطره آوار نبود

 

عاشقی رسم قشنگی است اگر این غم خوب 

مثل تقوی سر هر کوچه و بازار نبود... 

 

شعر : ابوالفضل بیگدلی

دکلمه : خانم خدابنده

 

دانلود دکلمه


خواب دیدم قدم زدی با من

هوالعشق ❤️

 

خواب دیدم قدم زدی با من

عاشقانه میان شهر رشت

باز هم تیتر می زند کیهان

ایهاالناس فتنه گر برگشت

 

 

شعر کامل در ادامه مطلب 

۱ ۲
نشسته ام مترصد که از دریچه صبح
مگر طلوع کند آفتاب روز وصال

با سلام و عشق
صفحه ای که در حال نمایش برای شماست ، صفحه ای برای اشعار اینجانب و البته کمی از اشعار اساتید و بزرگواران است. تشکر از شما که افتخار می دهید و می خوانید.
شهادت طلب | بیمه مرکزی
پزشکی | انگلیسی
پاپو | فارس آهنگ

ابزار نمایش شعر تصادفی از شاعران برای وبلاگ و سایت

شعر تصادفی

موزیک پلیر

ابزار نظر سنجی

Designed By Erfan Powered by Bayan

هدایت به بالای صفحه

.